دوست داشتن
زن و شوهر جوانی سوار بر موتور سیکلت در دل شب میراندند.
انها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند؟
زن جوان : یواش برون من میترسم
مرد جوان : نه اینجوری خیلی بهتره
زن جوان : خواهش میکنم من خیلی میترسم
مرد جوان : خب اول باید بگی دوسم داری
زن جوان :دوست دارم حالا میشه یواش برونی
مرد جوان : مرا محکم بگیر
زن جوان : خب حالا میشه یواش برونی
مرد جوان : باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت مرا برداری و روی
سرت بزاری آخه نمیتونم راحت برونم اذیتم میکنه
روز بعد در روزنامه ها نوشتند
برخورد موتور سیکلتی بر ساختمان حادثه آفرید .
در این سانحه به دلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد
یکی از دو سرنشین زنده مانده ودیگری در گذشت
مرد جوان؟ از خالی شدن ترمز آ گاهی داشت
بدونه اینکه زن جوان مطلع شود با ترفندی کلاه کاسکت و بر سر او گذاشت
و خواست برای آخرین بار دوست دارم را
از زبان او بشنود
خودش رفت تا او زنده بماند.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۰/۱۲/۲۴ ساعت 9:17 توسط SHARP BOY
|
حواست به دلت باشد